دو مرغ ِ عشق به من خیره مانده اند - چرا ؟
خیال نیست ، که حس کرده اند جای ترا -
که خالی است کنار ِ من و بباورشان
سؤال مانده که آیا منم برابرشان ؟
شکسته ، خسته ، نشسته ، وَ دود قلیان اش
کشیده هاله ای از وَهم روی چشمان اش ؟
دو مُرغ عشق از آدمی نمی دانند
به جای حال ِ من از حال ِ خویش می خوانند :
نـُکی به چَه چَه همخوان خویش تـُک می زند
لبی به قـُلقـُل ِ قـلیان خویش پُک میزند
خلاصه این که در آن جای گمشده در دود
چقدر جای تو و جای شعر خالی بود
زندگی یعنی مسیر رو به آب
زندگی یعنی نه بیداری نه خواب
زندگی یعنی سرای امتحان
زندگی یعنی در ان عاشق بمان
زندگی یعنی کمی و کاستی
زندگی یعنی دروغ و راستی
زندگی یعنی صفا ، مهر و وفا
زندگی یعنی ستم ، جور و جفا
زندگی یعنی سفر ، راهی دراز
زندگی یعنی جهانی رمز دار
زندگی یعنی مهی در پشت ابر
زندگی یعنی بلا و درد و صبر
زندگی یعنی دو روزی میهمان
زندگی یعنی.....
زندگی یعنی ملودی آشنایی و آکورد جدایی
یعنی من بمیرم و تو خوش باشی با بی وفایی
زندگی یعنی دیدن دستات تو دست یک غریبه
زندگی یعنی بفهمی همه عشقت یک فریبه
زندگی یعنی همین...یعنی تباهی،زشتی
زندگی یعنی شیاطین بهشتی
زندگی یعنی دوست دارم های دروغ...
عشق های ناب بی فروغ....
زندگی یعنی نگاه تو دنبال همه
یعنی دستای من برای تو خیلی کمه
زندگی یعنی نامردی و خنجر از پشت
زندگی یعنی چشمای خائنی که یه روزی منو کشت
زندگی یعنی لب های پاک تو با طعم هوس
یک عشق جاوید توی نفس این قفس
زنگی یعنی دوری از چیمای نازت تا همیشه
مردن برای اثبات اینکه بی تو نمیشه
زندگی یعنی با تو بودن توی لحظه های قیمتی
و فرداش تو بیایی بگی می خوای بری
هرکسی داره قسمتی.....
وحشت از عشق که نه،ترسم از فاصله هاست
وخشت از غصه که نه،ترسم از خاتمه هاست
ترس بیهوده ندارم،صحبت از خاطره هاست
صخبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست
کوله باری پر از هیچ که بر شانه ماست
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی سر به دار آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی در جهان رسوا شدن
عشق یعنی مست وبی پروا شدن
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی در فراقش سوختن
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم
ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم : یکی !!! میدونی چرا ؟چون قوی ترین و
بزرگترین عددیه که میشناسم ... دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین
ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ... مادر یکیه ... پدر یکیه ... تو هم یکی
هستی ... وسعت عشق من به تو هم یکیه ... پس اینو بدون از الان و تا همیشه یکی دوستت دارم
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان