پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
حسين!
يالان دنيا
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
حسين!
يالان دنياپيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در ارديبهشت 1404
1 - عارفانه هاي يک دوست
2 - جوادتبريزي
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
چترها را ببنديم با دلي پر از سکوت به ضيافت قطره هاي باران برويم، بگذاريم باران گناهان مان را بشويد از ريشه بشويد نگاه خسته مان را زير باران تازه کنيم چرا که فردا موسم طلوع پاک روياهاست، چترها را ببنديم باران بدون سر پناه زيبا تر است با دلي پر از سکوت...
+
گفتمش نقاش رانقشي بکش اززندگي،باقلم نقش حبابي برلب دريا کشيد،گفتمش تصويري ازليلي ومجنون رابکش،عکس حيدردرکنارحضرت زهراکشيد،گفتمش برروي کاغذعشق راتصوير کن،دربيابان بلا تصوير يک سقاکشيد،گفتمش ازغربت ومظلومي ومحنت بکش،فکر کردوچهارقبر خاکي ازطه کشيد،گفتمش سختي ودردوآه گشته حاصلم،گريه کردآهي کشيد وزينب کبري کشيد،گفتمش درددلم راباکه گويم اي رفيق،عکس مهدي راکشيدوبه چه بس زيباکشيد،
+
حسينه يئرلرآغلار گؤيلهر آغلار/بتول ومصطفي پيغمبرآغلار/حسينون نوحه سين دلريش يازاندا/مسلمان سهلديرکه کافرآغلار/کوراولموش گؤزله رين قان دوتدو شمرون/کي گؤرسون اؤزالينده خنجرآغلار/حسينون کؤينه گي زهراالينده/چکرقئيحاقيامت،محشرآغلار/آتانداحرمله،اوخ کربلاده/گؤرئيدين دوشمن آغلار،لشگرآغلار/قوجاغيندا،گؤرئيدين ام ليلا/آليب نعش علي اکبرآغلار/رباب نيسگيل دؤشونده سودگؤره نده/علي اصغري يادائيلهرآغلار
+
خدايا آسان بودن دشوار است،آسانم كن،خداوندا كلام تو بودن دشوار است،بارانم كن،خدايا آن نيستم كه بايد،آنم كن....
+
خدايــا ؛
من که از کوي تو بيرون نرود پاي خيــالم
چه بــراني ،
چه بــخواني ،
... چه به اوجــم برساني ،
چه به خــاکم بکشاني
نه من آنم که بــرنجم ...
نه تو آني که بــراني
^ 90/8/30
+
دخترها مثل سيب هاي روي درخت هستند.
بهترين هايشان در بالاترين نقطه درخت قرار دارند.
پسرها نمي خواهند به بهترين ها برسند
چون مي ترسند سقوط کنند و زخمي بشوند، بنابراين به سيب هاي پوسيده روي زمين که خوب نيستند اما به دست آوردنشان آسان است، اکتفا مي کنند.
سيب هاي بالاي درخت فکر مي کنند مشکل ازآنهاست درحالي که آنها فوق العاده اند.
آنها فقط بايد منتظر آمدن پسري بمانند ....
4 نظر بعدي ...
همه 40 نظر ...
4 نظر قبلي ...
اينارو گفتم يكم به اينده اميدوار بشين!!!! - حسين!
يه بار هم كه حرف حسابي زدي ديگه خرابش نكن - ♥ ح. بالايي
4 نظر بعدي ...
همه 40 نظر ...
4 نظر قبلي ...
راست گفتي - لحظه ديدار
بسيار عالي بود - توحيدي
+
من شکوفايي گلهاي اميدم را در رؤياها مي بينم ،
و ندايي که به من مي گويد :
”گر چه شب تاريک است
دل قوي دار ،
سحر نزديک است “
+
تنهايي،
شاخه‌ي درختي‌ست پشتِ پنجره‌اَم
گاهي لباسِ برگ مي‌پوشد
گاهي لباسِ برف
اما، هميشه هست!
زيبا گفتيد - *فانوس
+
از قلب کوچک تو
تا من يک راه مستقيم است
اگر گم شدي از اين راه بيا ...
.
.
.
بلند شو از دلت شروع کن ...
شايد دوباره همديگر را پيدا کنيم ...
+
كسي كه بهشت را بر زمين نيافته است
آن را در آسمان نيز نخواهد يافت
خانه ي خدا نزديك ماست
و تنها اثاث آن ، عشق است....
واي اين عكس چه حس خوبي منتقل ميكنه - رزگل
+
گلي از شاخه اگر مي چينيم
برگ برگش نکنيم
و به بادش ندهيم
لااقل لاي کتاب دلمان بگذاريم
و شبي چند از آن را
هي بخوانيم و ببوسيم و معطر بشويم
شايد از باغچه ي کوچک انديشه يمان
گل رويد!
+
امواج زندگي را بپذير.
حتي اگر گاهي تو را به عمق دريا ببرند.
آن ماهي آسوده که هميشه بر سطح آبها مي بيني ، مرده است ...
+
ما با خود رفتگانيم
و آنچه از ما بر جاي مانده است
پيکري است تهي،
با حفره هايي در صورت
که مي گويند روزگاري در آنها درخشش عجيبي بود
از چشم هايي که از حادثه عشق تر بودند
و خدا را در چند قدمي خويش مي ديدند!
+
قلکت را آنقدر
بايد از عاطفه لبريز کني
که اگر يک روز
از دستت
افتاد و شکست
همه جا عطر گل ياس پراکنده شود...
قشنگ بود - رزگل
▌► | ► | ◄