با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+مهرباني را بياموزيم،فرصت آيينه ها در پشت در مانده است،روشني را مي شود در خانه مهمان کرد،مي شود در عصر آهن آشناتر شد...سايبان از بيد مجنون روشني از عشق....
مرگ بر همه اونايي كه حق كشي ميكنن هميشه دعا ميكنم نمدونم چرا ............ - دل نوشته هاي دخترك ت
دايي من ، تو روي مادر بزرگم ايستاد و همين جمله رو با فرياد گفت .... و حتي الان كه مادر بزرگم ديگه كنار ما نيست حقشو پس نداد ..... - شيوانا
+گذشت زمان بر آن ها که منتظر مي مانند بسيار کند،بر آن ها که مي هراسند بسيار تند، بر آن ها که زانوي غم در بغل مي گيرند بسيار طولاني و بر آن ها که به سرخوشي مي گذرانند بسيار کوتاه است اما، بر آن ها که عشق مي ورزند ،زمان را آغاز و پاياني نيست!!
+شايد اين خلوت من كوچ كند،به شب پروانه،به صداي نفس شهنامه،به طلوع اخرين افسانه،و غروبي كه در ان، نقش ديوانگي يك عاشق،بر سر ديواري پيدا شد.خلوتم را نشكن،خلوتم بس دور است،ز هواي دل معشوق سهند،خلوتم راه درازي ست ميان من و تو،خلوتم مرواريد است به دست صياد،خلوتم تير وكماني ست به دست ارش،خلوتم راه رسيدن به خداست، خلوتم را نشكن..
+چون شمع نيمه جان به هواي تو سوختيم، با گريه ساختيم و به پاي توسوختيم، اشکي که ريختيم به ياد تو ريختيم، عمري که سوختيم براي تو سوختيم، پروانه سوخت يک شب و آسود جان او، ما عمر ها ز داغ جفاي تو سوختيم، ديشب که يار انجمن افروز غير بود، اي شمع تا سپيده به جاي تو سوختيم، کوتاه کن حکايت شبهاي غم رهي، کز برق آه و سوز نواي تو سوختيم
+تـن تـو آهـنگي است و تـن من کلمه اي است که در آن مي نـشيند تا نـغمه اي در وجود آيـد سروده ي که تـداوم را مي تـپد در نگاهت همه ي مهـربـاني هاست قـاصدي که زنـدگي را خبر مي دهد. و در سکـوتـت همه صداها فـريـادي که بـودن را تـجربـه مي کـند.
+اشک رازي است، لبخند رازي است، عشق رازي است، اشک آن شب لبخند عشقم بود!! قصه نيستم که بگويي نغمه نيستم که بخواني صدا نيستم که بشنوي يا چيزي چنان که بيني يا چيزي چنان که بداني... من درد مشترکم مرا فرياد کن..
+گر بدين سان زيست بايد پست من چه بي شرمم اگر فانوس عمرم را به رسواسي نياويزم، بر بلند کاج خشک کوچه ي بن بست. گر بدين سان زيست بايد پاک من چه ناپاکم اگر ننشانم از ايمان خود، چون کوه، يادگاري جاودانه، بر تراز بي بقاي خاک!!!!
+سکوت آب ميتواند خشکي باشد و فرياد عطش؛ سکوت گندم ميتواند گرسنگي باشد و غريو پيروزمندانهي قحط؛ همچنان که سکوت آفتاب ظلمات است اما سکوت آدمي فقدان جهان و خداست؛ غريو را تصويرکن !
+ترانه اي روي زمين افتاده بود.قناري کوچکي آنرا برداشت و در گلوي نازک خود ريخت.ترانه در قناري جاري شد.با او درآميخت.ترانه آب شد.ترانه خون شد.ترانه نفس شد و زندگي.قناري رانه را سرداد.ترانه از گلوي قناري به اوج رسيد. ترانه معنا يافت. ترانه جان گرفت.قناري نيز،و همه دانستند که از اين پس ترانه،بودن است.ترانه،هستي است.ترانه،جان قناري است.ايمان ترانه ي آدمي است.قناري بي ترانه مي ميرد و آدمي بي ايمان..
+نه در رفتن حرکت بود نه در ماندن سکوني. شاخه ها را از ريشه جدايي نبود و باد سخن چين با برگ ها رازي چنان نگفت که بشايد. دوشيزه عشق من مادري بيگانه است و ستاره پرشتاب در گذرگاهي مأيوس بر مداري جاودانه مي گردد.