سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • + آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهایی مارا به رخ ما بکشد تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت دل تنگش سر گل چیدن از این باغ نداشت قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت مرغ دریا خبر از یک شب دریایی داشت گشت فریاد کشان بال به دریا زد و رفت چه هوایی به سرش بود که با دست تهی پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
  • + توکل یعنی : اجازه بدهی خداوند خودش تصمیم بگیرد ! تو فقط دعا کن و پیشاپیش شاد باش و ایمان داشته باش که خداوند... دعایـت را بــــــــــــــــــزودی مســــــــتجاب میکند !!! چون خداوند ... نه به اندازه آرزویت ، که به اندازه امــــــــــــــید و اطـــــــــمینان توست ، که میبخشد...
  • + خــٌــدایــــــا !! آغوشـَــ‌ت را اِمشب به من میدَهـــــی ؟ برای گفتن ! چیــــزی نـَــدارم .. امـــا برای شنفتن ِ حرفهـــــای تو ؛... گوش بسیــــــار . . . می شـَــود من بغـــض کنــَــ‌م ؟ تو بگـــویی : مگر خدایت نباشــَــد که تو اینگــــونــ‌ه بغض کنــــی . . . ؟ می شود مـَــ‌ن بگویـــَــ‌م "خـدایـــــا" تو بگـــویی : جان ِ دلـــ‌م . . . ! می شـــود
  • + خواستن همیشه توانستن نیست. گاهی فقط داغ بزرگی است که تا ابد بر دلت . . . می ماند.........!!
  • + گاهی حتی سالها حرف زدن کافی نیست! با بعضی ها باید به سکوت رسید، به یک لبخند، به یک نگاه! رهایشان کرد، و با اطمینان به دست طبیعت سپردشان. طبیعتی که در آن هر حضوری سایه ای، هر صدایی پژواکی، هر زهری پادزهری، و هر عملی عکس العملی دارد. باید گذشت، رها کرد، آرام بود و ایمان داشت، که زندگی در دنیا بی حساب نیست...
  • + آدمها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی دوســـــت بدار..... کاری که خـــــدا با تـــو می کند. . .!
  • + دعوتم کن شاید بیایم تو که آرام و بی خیال آن گوشه نشسته ای که ببارم دستهایت هنوز طعم هیچ دعایی نچشیده اند دعایی کن شاید ببارم!!!
  • + وقتی دلگیریم و تنها همه کاسه کوزه رو سر تو میشکنیـــــم.... دیواری کوتاه تر از تو پیدا نمیکنیییم خدا.... ما رو ببخش ....شاید بهترین بنده ات نباشییم اما تو واسه هرکسی با هر آیینی بهترینی...
  • + من امشب ... خدایم را صدا کردم نمی دانم چه می خواهی ولی امشب ... برای تو برای رفع غمهایت برای قلب زیبایت برای آرزوهایت به درگاهش دعا کردم و می دانم ! خدا از آرزوهایت خبر دارد یقین دارم !
  • + خدایا اگر درمان تویی ، دردم فزون باد وگر عشقی ، سهم من جنون باد . . .

< 1 2 3 4

روزی

خواهم آمد، و پیامی خواهم آورد.

در رگ ها، نور خواهم ریخت.

و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب

آوردم، سیب سرخ خورشید.

خواهم آمد، گل یاسی به گدا خواهم داد.

زن زیبای جذامی را، گوشواری دیگر خواهم بخشید.

کور را خواهم گفت: چه تماشا دارد باغ!

دوره گردی خواهم شد، کوچه ها را خواهم گشت، جار

خواهم زد: ای شبنم، شبنم،‌شبنم.

رهگذر خواهد گفت: راستی را، شب تاریکی است،

کهکشانی خواهم دادش.

روی پل دخترکی بی پاست، دب اکبر را بر گردن او

خواهم آویخت.

هر چه دشنام، از لب ها خواهم برچید.

هر چه دیوار، از جا خواهم برکند.

رهزنان را خواهم گفت: کاروانی آمد بارش لبخند!

ابر را، پاره خواهم کرد.

من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید، دل ها را با

عشق ، سایه را با آب، شاخه ها را با باد.

و بهم خواهم پیوست، خواب کودک را با زمزمه زنجره ها

بادبادک ها، به هوا خواهم برد.

گلدان ها، آب خواهم داد

خواهم آمدپیش اسبان، گاوان، علف سبز نوازش

خواهم ریخت

مادیان تشنه، سطل شبنم را خواهم زد.

خواهم آمد سر هر دیواری، میخکی خواهم کاشت.

پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند

هر کلاغی را، کاجی خواهم داد.

مار را خواهم گفت: چه شکوهی دارد غوک!

آشتی خواهم داد

آشنا خواهم کرد.

راه خواهم رفت

نور خواهم خورد.

دوست خواهم داشت.


نظر()

  

می خواستم زندگیم در فاصله دریا و کشتزارها بگذرد .

می خواستم قبل از آخرین دیدار آنقدر سکوت کنم که آواز تو بر تمام تمبرهای جهان نقش ببندد.

می خواستم روح گمشده ام را کنار تاکستانهای زیبا پیدا کنم ...

می خواستم ....!!!

 

دهانم از کلمات ریزو درشت پر است .... کلماتی که می خواهند مشتاقانه به سوی تو بیاییند

اگر هیچ گلی ندارم که تقدیمت کنم ? از دانه های شیرین باران گردنبندی درخشان می سازم و

به گردنت می اندازم ....

از رویاهایم دستکشی می بافم تا بادهای سرد ? انگشتانت را نیازارند .!!

 

نمی خواستم مثل بوسه ها فراموش شوم .

نمی خواستم مثل ابرهای تیره باشتاب از بالای سرت بگذرم

نمی خواستم برف پاکن ها نفسهای گرمم را از روی شیشه ها محو کننند ...!!

نمی خواستم از پشت بام خورشید پایین بیافتم ..!!!

 

میخواستم در اشکهای فرشتگان زندگی کنم .. و روی دشت های برهنه ماه راه بروم ..

و حوله ام را بر شاخه درخت طوبی بیاویزم ...

می خواستم نامت را بر دیوارهای بهشت بنویسم ..

 و به پیشواز دستهای سپید پیامبران بروم ...

می خواستم روزنامه ها را از عطر لیمویی عشق جاودانه کنم ...!!!

 

آه ?? ای سرگشتگی همیشه ?? ای تنهایی ناگزیر !!!

من چهره تو را در بالهای پرندگان دیده ام ?!! 

 آیا چهره مرا بر سنگهای غبار آلود خاکستری می بینی ؟؟

من کنار انبوه ساعتهای شماطه دار افتاده ام .

من بی سرود و بی درود مرده ام ..!!


نظر()

  

گوش کن... یک نفر... آنطرف پنجره ی بسته...

 

تو را می خواند!

 

و نسیم... لای این پرده ی آویخته را می کاود...

 

 تا تو را دریابد،

 

 نور خورشید که از منزل پر مهر خدا آمده است...

 

لب درگاه تو در یک قدمی می ماند...

 

قلب این پنجره از دست غم پرده، به تنگ آمده است!

 

 پرده را برداریم، دل این پنجره را باز کنیم...!


نظر()

  

امروز 4 آبان ماه و روز تولدمه !

 و من 26 بار کامله که به دور خورشید چرخیدم .

امروز یه روز عادی نیست روزی که با بقیه روزها فرق داره

چرا که پیام‌های تبریکی که از دوستان و همکاران و آشنایان گرفتم،

تلفن‌هایی که به من شده‌ به من یک حس خوب داده‌ و وقتی می‌بینم

دوستان زیادی دارم که منو از صمیم قلب دوست ‌دارند دردلم ذوق می‌کنم.

به خصوص دوستانی که از چند روز قبل به صورت روزشمار یادم می آوردند

 که دارم به روز تولدم نزدیک میشم ! و اونا هم چنان به یادم هستند .

گرچه هرچقدر که امروز برای من مهمه برای دیگران یک روز عادیه.

روز تولد من آن چنان اتفاق خاصی نیافتاده ,

زندگی هم چنان جریان داره و هر کس دنبال دغدغه‌هایش می‌دوه.

 مثل همه‌ روز‌های دیگه سال .

 فقط این سالگرد‌ها را جشن می‌گیریم

تا شاید بهانه‌ای پیدا بشه برای گفتن دوستت دارم‌ها.

پس تا هستیم در این چرخ کهن , باید لمس کنیم در کف دستانمان زندگی را،

دوستی‌ را، عشق را. دستان یکدیگر را بفشاریم

و قدر هم بدانیم چرا که این راه را فقط یک بار طی خواهیم کرد

 و تکراری در پی‌اش نخواهد بود. 


نظر()

  

 

آوازِ عاشقانه ی ما در گلو شکست

حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست

 

دیگر دلم هوای سرودن نمی کند

تنها بهانه ی دل ما، در گلو شکست

 

سر بسته ماند بغض گره خورده در دلم

آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

 

ای داد،کس به داغ ِ دلِ باغ، دل نداد

ای وای، های هایِ عزا در گلو شکست

 

آن روزهای خوب که دیدیم، خواب بود

خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست

 

«بادا» مباد گشت و «مبادا» به باد رفت

«آیا» زیاد رفت و «چرا» در گلو شکست

 

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند

نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

 

تا آمدم که با تو خداحافظی کنم

بغضم امان نداد و خدا... در گلو شکست


نظر()

  

با گریه های یکریز


یکریز


مثل ثانیه های گریز


با روزهای ریخته 


در پای باد 


با هفته های رفته 


با فصل های سوخته 


با سالهای سخت 


رفتیم و 


سوختیم و 


فروریختیم 


با اعتماد خاطره ای در یاد 


اما 


آن اتفاق ساده نیفتاد !!!


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

لوگوی دوستان












































































































ویرایش

دوستان

عاشق آسمونی عاشقان مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان سکوت ابدی خندون هم نفس رنگین کمان سفیر دوستی تنهایی......!!!!!! روان شناسی و مشاوره ستاره عشق مشعلدار .: شهر عشق :. رویای شبانه اولین وبلاگ حرفه ای نقد بحث و دانلود بازی های رایانه ای GUSTPC O2H-SMS فقط عشقو لانه ها وارید شوند منطقه آزاد غزل عشق دهیاری روستای آبینه(آبنیه) روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز رازهای موفقیت زندگی صبح امید دهن رود دل شکسته یامهدی نور Dark Future (بنفشه ی صحرا) عشق Manna جیغ بنفش در ساعت 25 مردود شاه تور هفته نامه جوانان خسروشهر کیمیا شخصی نمی دونم بخدا موندم سید خراسانی عرفان وادب YAS مهندس مقداد درخشان متالورژی_دانلود فایل برای دانشجویان متالورژی خوش مرام ♥ღردپای عشق♥ღ غلط غو لو ت متی تراناونراک؟ Sea of Love MOHAMMAD.HAHSEMI86@YAHOO.COM مذهب عشق vagte raftan مناجات با عشق زندگی کاروانی خاطرات کودکی من سیر بی سلوک صوفی به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید پری دریایی به دلتنگی هام دست نزن چه زود دیر میشه exchange55 جیگر نامه جوانان بیجار صدفم چشم به راهتم برگرد سکـوتـــ شبـانـه" عشقی داستان زندگی من لطفا از تمامی مطالب دیدن فرماییدو نظری هم بدهید دهاتی دکتر علی حاجی ستوده مسائل شیطان پرستی در ایران و جهان قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول فریاد بی صدا عشق است و زندگی باران بی امان مهندسی کشاورزی- علوم باغبانی ورودی 89 زمانه چـــــاوش ( چه خبر از دنیا ؟؟؟؟) آریایی دنیای بی وفا عاشقانه ها شرکت نمین فیلتر آشنای غریب جاذبه شعر تنهایی من عشق طلاست آخرین منجی عشق بی انتها بانوی آفتاب به عشق ارباب من هیچم شاعره طلوع حدائق ذات بهجة پاتوق بازی دل پسران جوان پیش به سوی شادی سوپر لینک خشگل دختر خطوط شکسته ی یک ذهن آینده ی سبز زرشک و خواص زرشک و تقاضای زرشک دانشجو گوناگون چرند و پرند عاشقان فرهاد مجیدی دنیای واقعی ღღلیلی ومجنونღღ مروارید خلیج عشق حبس ابد...!!! هزار حرف نگفته نرگسانه خنده دنیای سیاه سفید جک جک جکستان یاداشت های یک مادر diplomacy فروشگاه متفاوت من و یک نفر دیگر ... سیستم عامل، طراحی گرافیک و برنامه نویسی مناطق عملیاتی جبهه جنوب فقط خدا تینا مجله اینترنتی
ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ