شب فرو می افتاد.
به درون آمدم و پنجره ها را بستم.
باد با شاخه در آویخته بود.
من در این خانه تنها تنها.
غم عالم به دلم ریخته بود.
ناگهان حس کردم:
که کسی
آنجا بیرون در باغ
در پس پنجره ام می گرید...
صبحگاهان
شبنم
می چکد از گل سیب...
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان