عشق می ورزم به هرچه بوی تو را می دهد
هر چه نشانی از تو دارد
هر چه که خاطراتمان را زنده میکند
این روزها عشق می ورزم به
سبزی برگ درخت
لذّت نوشیدن آب
بی خوابیهای شبانه
اینها یادگار روزهای گذشته اند
و من اکنون،نشسته ام کنج دیوار
با سری در میان دو دست
و رهگذرانی که برای تنهایی من سکّه خرج می کنند
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان