پيام
+
ريز ريز
مي روي از نگاه کوچه
تکيه بر بهت دَر مي زنم
و فکر مي کنم
که کسي دارد تمامي ما را مي بيند!
سکوتم را با پنجره در ميان مي گذارم
از ديواري که بعد کوچه سرپايت نگه داشته مي گويد
ريز ريز
مي ريزم روي قالي
ديوار.. قالي.. دَر.. پنجره!
خدا کجاست؟

آنچه از دل برآي
89/10/19
آنچه از دل برآي
مطالب و عکسهايي که انتخاب کرديد واقعا عاليه و اينکه حتي يک نفر رو هم به ياد خدا ميندازيد خيلي قشنگتره