شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

حسين!

+ من و تو قطره ي باران بوديم،روي يک سرو بلند،بين يک دشت بزرگ،همنشيني با سرو،سبزي دشت بزرگ،سبز شد باورمان، ناگهان ابر سياهي آمد،همه جا تيره بشد،دشت را ترس و سکوتي بگرفت،من ولي مي دانم ابر بايد برود،ابرها رفتني اند،تا طلوع خورشيد اندکي فاصله است،صبر مي بايد ، صبر ...
*maryamz*
89/9/15
حسين!
رتبه 93
2 برگزیده
586 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
حسين! عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله خرداد ماه
vertical_align_top